آرتین در این روزها
نفس مامان این روزها خیلی کارهای بزرگونه انجام میدی که نگووو من و بابا افشین از بودن تو در کنارمون روزی هزار بار خدارو شکر میکنیم. پسرم مدتیه نه گفتن و یاد گرفتی و میدونی کی از این کلمه استفاده کنی(بهت میگم: آرتین گرسنه ای؟بریم به به آشپزخونه بخوریم.اگه گرسنه باشی میای آشپزخونه تا بهت غذا بدم اگر هم اشتها به غذا نداشته باشی میگی:نه - یه نه بلند و محکم) گل مامان یه کمک واقعی تو انجام کارهای خونه هستی...اشغال اگه روی زمین ببینی با اون انگشتای کوچولوت بر میداریش و میری سمت سینک و پرت میکنی داخلش..شبها قبل از خواب دوتایی کل کتاب ها و اسباب بازی هاتو جمع میکنیم و بعد میخوابیم... یاد گرفتی قفل گوشی بابا افشین و باز میکنی و میری تو...